سفر معنوی
کلیپ پاور زیبای سفر معنوی در محضر امام رضا علیه السلام به سه زبان تهیه شده بسیار جذاب و کار بردی
امید است مورد توجه شما قرار گیرد خوشحال خواهیم شد
http://jokar.blogfa.com/post-407.aspx
کلیپ پاور زیبای سفر معنوی در محضر امام رضا علیه السلام به سه زبان تهیه شده بسیار جذاب و کار بردی
امید است مورد توجه شما قرار گیرد خوشحال خواهیم شد
http://jokar.blogfa.com/post-407.aspx
اخلاص در نیت و عمل، یک عامل مهم در رستگاری انسان می باشد، و راه را برای رسیدن به خداوند مهربان آسان می نماید.
در این مطلب قصد داریم بررسی کنیم که معنای اخلاص یا خلوص نیت چیست؟ و از خدا می خواهیم که به ما توفیق کسب این فضیلت اخلاقی را عنایت نماید.
شهدای دفاع مقدس را می توان یکی از بهترین نمونه های اخلاص معرفی نمود و پیشنهاد می کنم که کلیپ مذهبی پیرامون ایمان و اخلاص شهدای دفاع مقدس را نیز مشاهده بفرمایید.
خدای تعالی در مورد اخلاص می فرماید:
«وَ ما اُمِرُوا اِلّا لِیَعبُدُوا اللهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ»
اخلاص در زبان فارسی به معنای ویژه ساختن و پاک کردن چیزی از چیز دیگر است که همراه آن و یا آمیخته با آن است ولی منظور از اخلاص در اینجا آن است که انسان هر چه را که می گوید و انجام می دهد با قصد تقرّب به درگاه الهی و خاص و خالص برای خداوند باشد، به گونه ای که هیچ غرض دنیوی و اُخروی با آن آمیخته نباشد.
«اَلا لِلّهِ الدّینُ الخالِصُ»
«ضد اخلاص» آن است که انسان غرض دیگری جز رضای خدا مانند حبّ مقام و مال و یا شهرت طلبی و یا طمع به ثواب آخرت و یا نجات از عذاب دوزخ داشته باشد و این ها همه «شرک» است.
شرک بر دو نوع است.
۱) شرک جلیّ.
۲) شرک خفیّ.
شرک جلیّ مانند: بت پرستی و غیر از این هر چه باشد، شرک خفی است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
«نِیَّهُ الشِّرکِ فی اُمّتی اَخفی مِن دَبیبِ النَّملهِ السَّوداءِ عَلَی الصَّخرهِ الصّمَّاءِ فیِ الَّیلَهِ الظُّلماءِ»
«نیت شرک در میان امّت من از حرکت یک مورچه ی سیاه بر روی یک سنگ سیاه در دل شب سیاه مخفی تر است»
شرک بدترین مانع در سیر و سلوک و تزکیه نفس برای طالب کمال است.
«فَمَن کانَ یَرجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحَاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَهِ رَبِّهِ اَحَداً» (سوره ی کهف، آیه ی ۱۱۰)
«هر کس که طالب لقای پروردگارش می باشد باید عمل صالح انجام دهد و به عبادت پروردگارش هیچ کس را شریک نگرداند»
و وقتی که مانع، یعنی شرک خفی بر طرف گردد سلوک و نیل به آن آسان خواهد بود.
در حدیث است که:
«مَن اَخلَصَ لِلّهِ اَربَعینَ صَباحاً ظَهَرَت یَنابیعُ الحِکمَهِ مِن قَلبِهِ عَلی لِسانِهِ»
«هر کس که برای خداوند چهل روز اخلاص ورزد چشمه های حکمت از قلبش جوشیده و بر زبانش جاری می شوند.»
(«اوصاف الاشراف» خواجه نصیرالدین طوسی، انتشارات حضور، صفحه ۳۷
نمی دانم از کجای این عظمت بگوییم ،نمی دانم وصف کدامین زیبایی این روز را بیان کنم
غدیرخم؛کمی فکر کن غدیر خم چرا باید این امر عظیم در چنین سفری و در چنین منطقه ای رخ دهد شاید به خاطر حافظه ی تاریخی ضعیف بشر ......شاید
یا نه شاید به خاطر عمق بغض و کینه و عداوت دشمن که گرچه بارها اعلام شده بود که خداوند جانشین بعد از رسولش را تعیین کرده و او کسی نیست جز حق؛کسی نیست جز مولی الموحدین امام امیرالمومنین علی علیه السلام ،لکن به شدت مقاومت میکردند در مقابل فهمیدن!
شاید علاوه بر این ها اطلاعیه ای صادر شد به طول زمان به عمق جان تا گمراه نشود جوینده ی حق؛که صد البته چنین است
همه ی این ها به کنار راستی خدایی که به جانشینی بعد از رسولش این همه تاکید داشته،حال که امام زمان در غیبت اند آیا ممکن است که ما را بی ولی در این طوفان فتنه ها و حوادث رها کرده باشد
بر عید غدیر، عید اکبر صلوات
بر چهره ی نورانی حیدر صلوات
بر فاطمه این عید هزاران تبریک
بر یک یکِ اهل بیت کوثر، صلوات
هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم ؟
من اگر اینهمه بیدار نباشم چه کنم ؟
گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است
خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم ؟
عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند
من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم ؟
تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم ؟
راستی ، اینهمه بیمار نباشم چه کنم ؟
چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر
عاشق روی تو یکبار نباشم چه کنم ؟
ابرویت تیغ مصری است که جان میطلبد
به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم ؟
خواستم نام مرا هم بنویسند همین
سر بازار خریدار نباشم چه کنم ؟
من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا
فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم ؟
حمید رضا برقعی
شعر سیدحمیدرضا برقعی برای حضرت زهرا(س)
همین که دست قلم در دوات می لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می لرزد
نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد
«هزار نکتهء باریک تر ز مو اینجاست»
بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد
مگر که خار به چشمان خضر خود دیدی
که در نگاه تو آب حیات می لرزد
تو را به کوثر و تطهیر و نور گریه مکن
که آیه آیه تن محکمات می لرزد
کنون نهاده علی سر، به روی شانهء در
و روی گونهء او خاطرات می لرزد
غزل تمام نشد،چند کوچه بالاتر
میان مشک سواری، فرات می لرزد
سپس سوار می افتد، تو می رسی از راه
که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد
و عصر جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر دعای سمات می لرزد ...
این سخنرانی به درد چه کسانی میخوره؟؟؟
اونایی که تا حالا تو زندگی شون نقصی دیدند اعم از جسمی یا روحی ، مادی یا معنوی که احساس کنید غیر طبیعی و زیادیه، و نمی دونند چرا؟
نفس نمونده میون سینه
دلم گرفته از این مدینه
از امشب مزارش کنار زهرا و سجاد است،مزاری پر از عشف........
کاش امشب بودیم در مدینه ،حاجیان همه رفته اند مکه ؛مدینه و بقیع و غربتش... السلام علیک یا علی ابن محمد الباقر العلم بعد النبی و رحمه الله وبرکاته
امام زمان امشب عزادارید،عزادار یادگار عاشورا ،همراه عمه ات زینب در غربت پر از درد اهل بیت در شام ....
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خود تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی ؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
کاش امشب در کنار مزارت روضه ی جدت برپا بود ؛آخر شما زیاد برای غربت جدت گریه میکنی
این مرجع بزرگوار تقلید و استاد بزرگ اخلاق، پس از 40سال خدمت صادقانه در نشر معارف اسلامی و ترویج مکتب حقّۀ اهلبیت عصمت و طهارت، در دیماه سال 1391هـش؛ دار فانی را وداع گفت؛ در این مجال سعی داریم تا جرعه ای از بیانات ناب اخلاقی ایشان را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
اوّل دنیا شیون است و آخرش هم فشارهای مرگ
بسم الله الرحمن الرحیم
قِیلَ لِأَمیرالمؤمنین (علیه السلام):
«فَمَا تَقُولُ فِی الدُّنْیَا؟ قَالَ: فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌّ وَ آخِرُهَا الْمَوْتُ؛ مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا افْتَقَرَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ؛ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا النَّار».[1] شخصی به علی (ع) عرض کرد: درباره دنیا چه می فرمایید؟ حضرت فرمود چه بگویم درباره خانهاى که اوّلش غم است و آخرش مرگ؛ هر کس بدنبال بىنیازى در دنیا باشد محتاج است و هر که محتاج و فقیر باشد محزون است؛ در حلال دنیا حساب است و در حرام آن آتش و عذاب است.
به حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) گفته شد شما نسبت به دنیا چه می گویید؟ آن حضرت ابتدا فرمودند: «فَمَا أَقُولُ فِی دَارٍ أَوَّلُهَا غَمٌّ»؛ «فما أقُول»، یعنی من چه بگویم؟! مانند اینکه کسی به شما می رسد و می گوید حالت چهطور است؟ می گویی چه بگویم! از این پاسخ، انسان می فهمد که وضع خیلی خراب است!
«أَوَّلُهَا غَمٌّ»؛ در تعبیر حضرت ......